پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من فرمان داد تا زبان سریانی را یاد بگیرم . [زیدبن ثابت]
سایت خدماتی و هنری نایت اسکینابزار های وبلاگ نویسینمایشگر تاریخ به صورت فارسی
کل بازدیدها:----111393---
بازدید امروز: ----21-----
بازدید دیروز: ----5-----
هزاره

 
نویسنده: علی
یکشنبه 87/12/4 ساعت 1:41 عصر

اخباری در باره حیاط قوم لوط

برای توضیحات بیشتر به لینک انگلیسی وبلاگ بروید.

 

 

 



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: علی
    دوشنبه 87/11/28 ساعت 9:57 عصر

     

    اگر که من گفته ام فعلا تقلید کنید به این معنا نیست که در آینده همه اینها مثل من می شوند؛ آواز هر خواننده ای مثل اثر انگشتی است که مختص به یک نفر است و لذا ممکن است در آینده کسی بیاید که از من بهتر آواز بخواند اما هیچکس نمی تواند دقیقا مثل من باشد. ضمن اینکه من برخی ویژگی های فردی را به عنوان نکته مثبت پذیرفتم و اصرارداشته ام که هنرجو آن را تغییر ندهد.

    محمدرضا شجریان گفت : آواز هر خواننده ای مثل اثر انگشت می ماند که مختص به یک نفر است ؛ در آینده ممکن است کسی بیاید که از من بهتر آواز بخواند اما قطعا هیچکس نمی تواند در آواز دقیقا مثل شجریان باشد.
    به گزارش خبرنگار موسیقی مهر اعضای شورای عالی و هیئت مدیره خانه موسیقی عصر دیروز به کارگاه آواز استاد محمدرضا شجریان در مجموعه آسمان فرهنگستان هنر رفته ودرباره مراحل و نتایج برگزاری کارگاه آوازبحث و گفتگو کردند.
    در این دیدار ابتدا استاد شجریان ضمن ارائه گزارشی کوتاه از مراحل گزینش شاگردان در باره مقاطع سنی و روزهای برگزاری کارگاه گفت : در مرحله نهایی گزینش هنرجویان ، حدود 50 نفر ازهنرجویان انتخاب شدند که در دو کلاس تعلیم می بینند؛ هنرجویان امروز در مقطع سنی پایین ترکه بیشتر آنها بین 18تا 30ساله هستند حضوردارند و یکشنبه آینده نوبت هنرجویان 30 سال به بالا است.

    وی در ادامه با ابراز رضایت و امیدواری نسبت به توانایی و آینده این هنرجویان گفت : حدود 15 سال پیش استاد گنجه ای که مسئولیت ریاست مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را برعهده داشت از من خواست تا یک دوره کلاس عالی آواز برای هنرجویان برگزار کنم و من هم موافقت کردم وایشان پس از مدتی بیش از یکصد نوار کاست برای من فرستاد تا گوش کنم و از بین آنها تعدادی را برای آموزش دوره عالی انتخاب کنم ؛ بعد از اینکه همه آنها را به دقت شنیدم ضمن اینکه ازوضعیت آواز به کلی مایوس شدم به آقای گنجه ای گفتم که از بین این تعداد حتی یک نفر را هم که بتوانم برای دوره عالی بپذیرم نیافتم و آن کلاس تشکیل نشد.

    این استاد آواز در ادامه با اشاره به اینکه همواره دغدغه پرورش خواننده یا خوانندگانی را داشته که بتوانند سنت آواز خوانی را به بهترین وجه زنده نگاه دارند گفت : در سالیان اخیر با آسیب شناسی علل افت آواز و با هدف تربیت خوانندگانی از نسل نو این کارگاه آواز را برگزار کردم و خیلی خوشحالم که در طی مسیر استعدادهای درخشانی را یافتم که امید آینده آواز ایران هستند و من به آنها گفته ام هرچه آموخته اید به جای خود محفوظ ، فعلا فقط و فقط تقلید کنید و در این مدت که درس ما آواز سه گاه بوده جملات آوازی را تا شش بار ضبط کرده واز آنها خواسته ام که عینا نقل کنند .
     محمدرضا شحریان در پایان توضیحاتش گفت : اگر که من گفته ام فعلا تقلید کنید به این معنا نیست که در آینده همه اینها مثل من می شوند؛ آواز هر خواننده ای مثل اثر انگشتی است که مختص به یک نفر است و لذا ممکن است در آینده کسی بیاید که از من بهتر آواز بخواند اما هیچکس نمی تواند دقیقا مثل من باشد. ضمن اینکه من برخی ویژگی های فردی را به عنوان نکته مثبت پذیرفتم و اصرارداشته ام که هنرجو آن را تغییر ندهد.
    وی سپس از هنرجویان خواست تا هر یک چند دقیقه ای به آواز خوانی بپردازند ؛ درادامه حدود ده نفر از هنرجویان آواز سه گاه را با شعری از عطار(برگرفته از آلبوم آسمان عشق استاد) را خواندند.

    در پایان آوازخوانی هنرجویان، هر یک از اعضای شورای عالی طی سخنان کوتاهی نظراتی را ارائه دادند؛ مصطفی کمال پورتراب با اشاره به چند نکته تکنیکی به هنرجویان تاکید کرد تا قدر این موقعیت را بدانند و از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را ببرند.
    داود گنجه ای با اشاره به اخلاق نیکوی استاد و قدردانی اززحمات محمدرضا شجریان برگزاری این کارگاه را بسیار مفید دانست و گفت : باید در بخش نوازندگی نیز چنین کارگاههایی برگزار شود چرا که اکثریت نوازندگان در تکنوازی و جواب آواز ضعف دارند.
    قائم مقام خانه در بخش دیگری از سخنانش به عیادت شجریان ازبیژن کامکار و کمک مالی او به خانه موسیقی اشاره کرد و گفت در جایی که مسئولان وظیفه دارند و کاری نمی کنند اقدام هنرمندی مثل شجریان با این سخاوت قابل تقدیر است.
    خودتان باشید !
    به گزارش مهر ، فرهاد فخرالدینی طی سخنان کوتاهی به برخی نکات مهم در زمینه هنرموسیقی اشاره کرد و گفت : از شنیدن آواز این حوانان بسیار لذت بردم و خیلی خوشحالم که می بینم زحمات استاد شجریان به بار نشسته است.

    رهبر ارکستر ملی افزود : آواز شما هنرجویان نشان داد که راه درستی انتخاب شده است و تکنیک و روش آموزش درست بوده است که همه بدون ادا و حرکات اضافه و خیلی متین آواز به این خوبی می خوانید و من می خواهم به شما که همه جوان هستید و در آغاز راه بگویم و توصیه بکنم که اگر می خواهید در این راه بمانید و ادامه فعالیت بدهید و موفق باشید باید در وهله اول خودتان باشید چرا که آن صدایی بر دل می نشیند که ازدل برخاسته باشد ؛ دلتان را صاف کنید و نگذارید که بر آن زنگاربنشیند؛ هیچگاه ساز و نوای نوازنده و خواننده ای که در کارش غل و غش باشد گوشنواز و دلنواز نخواهد بود.
    فخرالدینی در ادامه با اشاره به اهمیت برقراری ارتباط در کار هنری گفت : اگر نوازنده و خواننده همدل و همراه نباشند کارشان به هیچ وجه مخاطب را جذب نمی کند وحداقل این دو باید در یک چیز که آن هم عشق به کار است مشترک باشند تا بتوانند یک اثر هنری خلق کنند.عشق زیربنای هر کار هنری است وهنرمند تا عاشق نباشد هنرمند نیست؛ به همدیگر عشق بورزید، یکدیگر را دوست داشته باشد و هنر را برای تعالی انسان و انسانیت بخواهید تا ماندگار شوید.
    رهبر ارکستر ملی در پایان با ابراز خوشحالی از حضورش در این دیدار گفت : امروز روز تمرین ارکستر ملی بود اما من با عشق نشستم تا این جوانان را ببینم و امروز را از روزهای خوب زندگی ام می دانم.
     راز ماندگاری شجریان
    داریوش پیرنیاکان در ادامه طی سخنان کوتاهی گفت : من هم به نوبه خود از برگزاری این کارگاه بسیار خرسندم ومی خواهم کمی از سناخت خودم را از استاد به این هنرحویان عزیز بگویم.
    سخنگوی خانه موسیقی افزود : حدود دوازده سال با استاد همکاری نزدیک داشتم؛ بیش از دویست کنسرت داشتیم و نزدیک به صد روز در یک خودروبودیم و تمامی ایالت های آمریکا را سفر کردیم ؛ بنا بر این می توانم به خوبی شجریان را بشناسم چرا که از قدیم گفته اند سفر بهترین چیز است برای شناختن دیگران و من به جرات می توانم بگویم که استاد دراین مدت با کمال آرامش و انسانیت تمام به وضع همراهان و نوازندگان گروه رسیدگی می کرد؛ در جا می رسیدیم و در هر موقعیتی که بودیم ایشان اول به فکر وضعیت تک تک اعضا بود که همه راحت باشند و بعد دست آخر به خودش می رسید.

    پیرنیاکان درادامه گفت : با اینکه من حدود 15سال از استاد کوچکترم اما امکان نداشت که ایشان برای ورود به جایی جلوتر بیفتد و یا در این سالها که همراه گروه بودیم هیچکس کمترین بی احترامی و یا عصبانیت و پرخاشی از ایشان ندیدیم و من سعی کردم همواره این خصلیت را الگوی خودم قرار بدهم .
    پیرنیاکان درپایان سخنانش گفت : من نمی خواستم در حضور ایشان تعریف کنم اما هدفم از اشاره به حسن اخلاق استاد این بود تا شما هنرجویان بدانید که شجریان شدن فقط به خوب آوازخواندن نیست ؛ خیلی ها خوب آواز می خواندند ولی نتوانستند جایگاه شجریان را به دست آورند؛بنا بر این شرط اصلی و مهم ارتقا و اعتلای هنرمندان انسانیت و احترام به دیگران و عشق ورزیدن به ارزش های انسانی است و بعد اجرای ساز یا خواندن آواز.

    بستر سازی برای معرفی استعدادهای جوان
    به گزارش مهر دکتر محمد سریرهم در این نشست گفت : حضور این هنرجویان و عشق و علاقه آنها به موسیقی ایرانی و آواز بسیار ستودنی است وباید اذعان داشت که برگزاری این کارگاه با نظارت استاد شجریان بسیار مغتنم است.
    مدیرعامل خانه موسیقی در ادامه گفت : سطح بسیار بالای آواز این هنرجویان مایه امیدواری است و باید برای بستر سازی ارائه هنر این هنرجویان به منظور تشویق دیگر جوانان و اعلام اینکه خیل عظیمی از جوانان این مرز و بوم طالب و خواستار موسیقی اصیل ایرانی و آواز ایرانی هستند امکاناتی تهیه شود تا همه شاهد اجرای آواز این عزیزان باشیم.
    رییس هیئت مدیره خانه در پایان گفت : خانه موسیقی آمادگی دارد تا در هر ماه دو برنامه در خانه هنرمندان برای اجرای برنامه و کنسرت خوانندگان کارگاه آواز استاد شجریان برگزار کند.
    در پایان سخنان برخی از اعضای شورای عالی، علی جهاندار (از شاگردان قدیمی استاد) با استفاده از شعر سعدی دقایقی در مایه بیات ترک آواز خواند .
    در این دیدار مصطفی کمال پورتراب،فرهاد فخرالدینی،تقی ضرابی،داودگنجه ای،محمدسریر،داریوش پیرنیاکان،حمیدرضا نوربخش،حمیدرضاعاطفی،ابوالحسن مختاباد و فرشاد توکلی حضورداشتند.

     



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: علی
    سه شنبه 87/11/15 ساعت 9:13 عصر

     

    اصلاً تعجب نکنید ! درست است  و حداقل تیتر آن بدون غلط تایپ شده!

    لکن تفسیر جالبی دارد که باید با دقت بخوانید ؛

    اولا": تغییر زمان ظهور و تاخیر و نقدیم آن امر ممکنی است و عوامل اختیاری هم دارد مثل چگونگی عملکرد ما شیعیان که برای مطالعه  تفصیل آن را  در بخش دین واندیشه سایت ما می توانید جستجو نمایید.

    ثانیاً: براساس اصل دوم متمم قانون اساسی ایران مصوب????هجری شمسی،چیزی به تصویب رسید که به صراحت آن مصوبه" تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود" که  خود بیانگر نکات جالبی است؛

    نکته اول: این اصل پیش از ظهور امام زمان (عجل الله فرجه الشریف ) تغییر کرده است !

    نکته دوم :چرا باید چنین می شد!  که این مطلب ،خود نیازمند چندین مقاله است و ما درزیر نکاتی در مورد این اصل که علی رغم قید  " تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود"  ، دگرگون شده و اصل 4 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شکل جدید آن است و نیز درباره برخی دیدگاههای غرب زده گان در مورد آن در حد مجال نکاتی را تقدیم می نماییم.

    با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و گذشت قریب 30 سال از آن هنوز شاهد لازم الاجرا بودن برخی قوانینی هستیم که مربوط به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می‌باشند و گاه دارای اهمیت فوق‌العاده نیز می‌باشند که خود این مساله را از زوایای گونه گونی قابل توجه کرده است.

    لگد به قله قوانین ایران

    واقعا جای شگفتی است  که این اشخاص از تغییر قوانین اسلامی  و قرآن  اظهار خرسندی و احساس بدست آوردن دل غرب زدگانی همچون خود را دارند در حالیکه نه تنها اصل چهارم قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران بلکه  قانون اساسی ایران شیر و خورشید،مصوب 14جمادی الاخر 1324 هجری قمری(مطابق با ???? هجری شمسی و 1906میلادی)  یعنی بیش از یکصد سال قبل! در  متمم‌های خود نیز  خلاف این را مقرر و  نمایان ساخته و  ترجیح خواست خداوند متعال  و  اراده ملت شیعه امامیه را به خوبی هویدا ساخته است آن هم با  قید  " تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود"!!

    واقعا جای شگفتی است  که این اشخاص از تغییر قوانین اسلامی  و قرآن  اظهار خرسندی و احساس بدست آوردن دل غرب زدگانی همچون خود را دارند در حالیکه نه تنها اصل چهارم قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران بلکه  قانون اساسی ایران شیر و خورشید،مصوب 14جمادی الاخر 1324 هجری قمری(مطابق با ???? هجری شمسی و 1906میلادی)  یعنی بیش از یکصد سال قبل! در  متمم‌های خود نیز  خلاف این را مقرر و  نمایان ساخته و  ترجیح خواست خداوند متعال  و  اراده ملت شیعه امامیه را به خوبی هویدا ساخته است آن هم با  قید  " تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود"!!

     در واقع اجرای قوانین قبل انقلاب  سوال مهمی را در نظرهر شخص اهل دقت و تحقیق می‌تواند طرح سازد؛ سوالی که نحوه نگرش اشخاص دخیل در قانونگذاری پیش از انقلاب را نیز به نوعی منعکس می‌سازد؛ و آن اینکه:چطور با وجود انقلاب اسلامی با  آنهمه جوانب گسترده آن در ابعاد متعدد مدنی‏، جزایی‏، مالی‏، اقتصادی‏، اداری‏، فرهنگی‏، نظامی‏، سیاسی، آموزشی ‏ و غیر اینها هنوز برخی قوانین پیش از انقلاب لازم الااجرا هستند؟!

    به عنوان نمونه قانون مدنی مربوط به سال 1307 شمسی است و حتی مسائل مربوط به ارث زن ومرد ، و خانواده را که در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم‌السلام احکام خاصی و مهمی را دارند، در برمی‌گیرد؛ آیا اجرای این قوانین با رعایت قوانین اسلام منافات ندارد ؟!

    پاسخ مثبت به این سوال (یعنی قابلیت اجرای اینگونه  قوانین قبل انقلاب که نه تنها منافاتی با اسلام حقیقی= امامیه  ندارد بلکه دقیقاً مطابق آن است)حقیقتی است آشکار ومورد توافق همه حقوقدانان آگاه و دارای دلایل قانونی و شرعی خود که متمم قانون اساسی مشروطه که اصل 4 قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران شبیه آن است، از جمله دلایل تائید آن است، این حقیقت از یک‌سو بیانگر وجود برخی دیدگاه‌های اسلامی در طراحان قوانین پیش از انقلاب و از سوی دیگر نشان‌دهنده شگفتی فراوانی است برای ما ،بلی از اظهار نظرات برخی اشخاص غرب‌زده که به تبعیت و وابستگی به احکام اسلام اعتقاد قلبی ندارند و بر همین پایه به سمت قوانین به ظاهرحقوق بشر دوستانه فرار می کنند!! پدیدارمی گردد ؛

    در همین زمینه (حقوق بشر در غرب) ببنید= انسانی که گرگ شد!

    واقعا جای شگفتی است  که این اشخاص از تغییر قوانین اسلامی  و قرآن  اظهار خرسندی و احساس بدست آوردن دل غرب زدگانی همچون خود را دارند در حالیکه نه تنها اصل چهارم قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران بلکه  قانون اساسی ایران شیر و خورشید،مصوب 14 جمادی الاخر 1324 هجری قمری(مطابق با 1285 هجری شمسی و 1906میلادی) سالها قبل انقلاب اسلامی در  متمم‌های خود نیز  خلاف این را مقرر و  نمایان ساخته و  ترجیح خواست خداوند متعال  و  اراده ملت شیعه امامیه را به خوبی هویدا ساخته است آن هم با  قید  " تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود"!!

    به راستی چه شده؟!آیا ظهور  امام زمان(عج) یعنی قید تغییر این ماده محقق شده !! به این دو اصل که به آنها استدلال گردید ، بنگریم و بگرییم به حال کسانی که خلاف مقررات اسلامی را می خواهند و بدان افتخار هم می کنند!!

    بالاترین اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،که نه تنها بر همه قوانین بلکه بر خود دیگر مواد قانون اساسی نیز حاکم است فریاد میزند : 

    کلیه‏ قوانین‏ و مقررات‏ مدنی‏، جزایی‏، مالی‏، اقتصادی‏، اداری‏، فرهنگی‏، نظامی‏، سیاسی‏ و غیر اینها باید بر اساس‏ موازین‏ اسلامی‏ باشد. این‏ اصل‏ بر اطلاق‏ با عموم‏ همه‏ اصول‏ قانون‏ اساسی‏ و قوانین‏ و مقررات‏ دیگر حاکم‏ است‏ و تشخیص‏ این‏ امر بر عهده‏ فقهای شورای‏ نگهبان‏ است‏.

     متمم قانون اساسی ایران مصوب1285هجری شمسی نیز بعد از آنکه در اصل اول مقرر می دارد : مذهب رسمی ایران اسلام و طریقه حقه جعفریه اثنی عشریه‌است باید پادشاه ایران دارا و مروج این مذهب باشد به صراحت در اصل دوم خود می گوید:

    " مجلس مقدس شورای ملی که به توجه و تایید حضرت امام عصر عجل الله فرجه و بذل مرحمت اعلیحضرت شاهنشاه اسلام خلدالله سلطانه و مراقبت حجج اسلامیه کثرالله امثالهم و عامه ملت ایران تأسیس شده‌است باید در هیچ عصری از اعصار مواد قانونیه آن مخالفتی با قواعد مقدسه اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیرالانام صلی الله علیه و آله و سَلم نداشته باشد ومعین است که تشخیص مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه بر عهده علمای اعلام ادام الله برکات وجود هم بوده و هست لهذا رسما مقرر است در هر عصری از اعصار هیاتی که کمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدین و فقهای متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند به این طریق که علمای اعلام وحجج اسلام مرجع تقلید شیعه اسامی بیست نفر از علماء که دارای صفات مذکوره باشند معرفی به مجلس شورای ملی بنمایند پنج نفر از آنها را یا بیشتر به مقتضای عصر اعضای مجلس شورای ملی بالاتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده به سمت عضویت بشناسند تا موادی که در مجلس عنوان می‌شود به دقت مذاکره و غور رسی نموده هریک از آن مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشنه باشد طرح ور د نمایند که عنوان قانونیت پیدا نکند و رأی این هیات علماء در این باب مطاع و بتبع خواهد بود و این ماده تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه تغییر پذیر نخواهد بود."

    صرف نظر از تحلیل این ماده که مجال خود را می طلبد آنچه برای نگارنده این مقاله بیش و پیش از هر چیز چشم نوازی می کند این است که بر اساس آنچه گفته شد تنها راه تفسیر علت این نحوه نگرش به ظاهر مسلمانانی که  به مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامی افتخار میکنند(!!) این است که بگوییم لابد زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه تغییر کرده است!!


  • کلمات کلیدی : انقلاب وتغییرزمان ظهور آقا(عج)!
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: علی
    دوشنبه 87/10/16 ساعت 7:34 عصر
    عزاداران همانند مومنان درجاتی دارند که هر مرتبه، درجه و جایگاه عزادار را در نظام انسانیت و میزان قرب او را به سیدالشهدا (ع) نشان می دهد.
    عزاداران همانند مومنان دارای درجات و مراتب مختلفی هستند که هر مرتبه، درجه و جایگاه عزادار را در نظام انسانیت و در نزد خداوند و نیز میزان قرب او را به سیدالشهدا (ع) نشان می دهد، البته تمامی درجات عزاداری دارای اجر و ثواب الهی است و هر مرتبه خیر و ثوابی را نصیب عزادار می کند.
    ? اندوه قلبی، نخستین مرتبه عزاداری
    در این مرتبه عزادار در قلب خود از مصیبت وارده به سیدالشهدا (ع) غمگین و ناراضی است؛ بدون اینکه غم و نارضایتی خود را معمولا بروز دهد. این مرتبه کمترین درجه عزاداری است و پایین تر از آن، مرتبه دشمنان حضرت است یعنی مرتبه ای که شخص به مصایب حسینی آگاه شود و ناراحت گردد و به آن راضی باشد. درباره این گروه در زیارت وارث چنین می خوانیم: لعن الله قتلتک و لعن الله سمعت بذالک فرضیت به، خداوند لعنت کند امتی را که تو را کشتند و به تو ظلم کردند و خدا لعنت کند امتی را که خبر چنین جنایتی را شنیدند و به آن راضی شدند.
    کسانی که در مرتبه اول عزاداری هستند از هر دین و آیینی که باشند به خاطر اندوه قلبی شان برای مصیبت امام حسین (ع) در نزد خداوند از ثواب و پاداشی به تناسب عقیده شان برخوردار هستند.
    عظمت مقام اهل بیت (ع) به قدری است که کوچکترین کاری که برای آنها صورت گیرد، با پاداش های بزرگی از ناحیه آنها جبران خواهد شد. حال اگر یک کافر هم خدمتی به آنها کند یا ادبی را نسبت به آنها رعایت نماید چون شخص کافر در آخرت اهل نجات نیست، پاداش او را در دنیا به او می دهند و اگر شخص کوچک ترین سنخیت و آمادگی را داشته باشد، چه بسا پاداش اهل بیت (ع) موجب هدایت او نیز شود. هرچند بعضی از کارهای خیر و یا خدماتی که از سوی کفار نسبت به دین و اهل بیت (ع) صورت می گیرد، در صورتی که لیاقت هدایت را نداشته باشند، به صورت کاهش عذاب آخرتی نیز جبران می شود.
    ? پوشیدن لباس عزا و گریه کردن، دومین مرتبه عزاداری
    در این مرتبه عزادار غم و نارضایتی خود را به شکل های گوناگون از قبیل گرفتگی چهره، گرفتن حالت بغض و گریه، گریه کردن، پوشیدن لباس عزا، به سینه و سر زدن و غیره بروز می دهد و در این حالت تنها و گاهی به همراه دیگران عزاداری می کند.
    در این مرتبه عزادار در درون خود با حس غریبی روبروست که بین او و امام حسین (ع) پیوند و رابطه ویژه ای برقرار می کند. عزادار در این مرتبه نوعی انس و الفت و نیز نوعی کشش و نیاز به آن حضرت پیدا می کند و همین یافت درونی و نیز نسبت و انس غریب او را وادار می کند که برای آن حضرت گریه کند و نیز در عزاداری ایشان شرکت کند.
    گرایش عزاداران کلیمی، مسیحی و پیروان سایر مذاهب که برای امام حسین (ع) گریه می کنند و نیز احساسی که به آن حضرت دارند، نشان دهنده این حقیقت است که حضرت برای آنها یک غریب آشنا است.
    حقیقت این است که همه معصومین (ع) به ویژه وجود مقدس سیدالشهدا (ع) در وجود همه انسان ها حضور و پرتویی دارند که در این باره در مرتبه چهارم توضیح داده می شود.
    معمولا نفوذ این غریب آشنا به درون قلب عزادار و ایجاد محبت و شدت گرفتن آن، رفته رفته او را به سوی مرتبه سوم عزاداری می کشاند.
    ? ابراز تنفر و انزجار از عاملین مصیبت، سومین مرتبه عزاداری
    در این مرتبه که شیعیان حضرت بیشترین اعضای آن را تشکیل می دهند، عزادار تنفر و اعتراض خود را نسبت به عاملین مصیبت و جنایت کاران در حق سیدالشهدا (ع) و یارانش و به طور کلی همه اهل بیت (ع) اظهار می کند و بر آنها لعن و نفرین نثار می کند، آنچه موجب شده که عزادار از مرتبه دوم به مرتبه سوم ترقی کند، شناخت و معرفتی است که عزادار به وجود مقدس سیدالشهدا (ع) پیدا کرده و اعتقاد بالاتری است که نسبت به آن حضرت و آیین او یافته است.
    شناخت بیشتر سیدالشهدا (ع) و اعتقاد بالاتر و بیشتر به مقام آن حضرت و فهم محدود و نسبی درباره قیام ایشان در برابر یزید و یزیدیان، موجب گشته که عزادار از مرتبه دوم به مرتبه سوم ترقی پیدا کند.
    همچنین علاوه بر عوامل ذکر شده، شدت یافتن انس و محبت به آن حضرت، عواطف و احساسات عزادار را رقیق تر و بیشتر نموده است و تا جایی که عزادار در درون خود از یک سو به عنایت حضرت و از سوی دیگر به گریه و آه دلسوز برای ایشان و نیز اعلان برائت و بیزاری از قاتلان او احساس نیاز بیشتری می کند. در این مرتبه عزاداری به نیت کسب ثواب، برآورده شدن حاجت ها و عرض ادب صورت می گیرد.
    از بررسی سه مرتبه نخست عزاداری به خوبی فهمیده می شود که عنصر اصلی در این سه مرتبه، عنصر عواطف و احساسات است. بررسی دقیق آثار هنری، نوحه ها و اشعار عاشورایی به خوبی نشان می دهد که عزاداری در این سه مرحله غالبا در سطح عواطف و احساسات است و عزادار به مراحل و مراتب بالاتر راه پیدا نکرده است.
    ? مراجعه به منابع برای رسیدن به معرفت جدید و عمیق، چهارمین مرتبه عزاداری
    اساسا آنچه عزادار را از مرتبه سوم که مرتبه مشترک میان مسلمانان و غیرمسلمانان است، بالاتر می برد و در گروه عزاداران و شیعیان حقیقی معصومین (ع) وارد می سازد، صفای باطن و بالا رفتن میزان محبت و معرفت او نسبت به حقایق جهان است.
    عزادار در مرتبه سوم با تجلیات گوناگونی از عظمت امام حسین (ع) و خاندان و اصحابش آشنا می شود. در این حال احساس می کند که ماندن در مرتبه سوم او را اشباع و راضی نمی کند و به همین خاطر در این مرتبه عطش و ظرفیت بیشتری برای درک عظمت محمد و آل محمد (ص) و به ویژه سیدالشهدا (ع) در خود احساس می کند که دیگر توجیه ها و توضیح های مداحان و بعضی گویندگان و نویسندگان که خود نیز در مرحله دوم قرار دارند، روح تشنه او را سیراب و قانع نمی کند، چرا که آنها به اندازه فهم خود، از امام حسین (ع) و سایر معصومین (ع) می گویند و می خوانند، ولی عزادار به خوبی و به درستی احساس می کند که حقیقت بالاتر از چیزی است که آنها می گویند.
    در این حال تلاش او برای رسیدن به معرفت جدید و عمق بیشتر آغاز می شود و برای برطرف کردن عطش خود به معرفت جدید و رفع مجهولاتش حرکت می کند. او در افکار خود با کمک دیگران به این نتیجه می رسد که هر کس هر چه درباره محمد و آل محمد (ص) و به ویژه سیدالشهدا (ع) و حماسه حسینی گفته و می گوید بر اساس درک و فهم خود از آنها بوده است و درک و فهم خوانندگان، گویندگان و نویسندگان، محدود است، چگونه می توانند درباره وجود با عظمت این انوار طیبه (ع) آن طور که شایسته است، بگویند و بنویسند.
    هیچ کس به جز خداوند عظیم و اعلی نمی توانند وجود معصومین (ع) و آن طور که شایسته است، معرفی و توصیف نماید. بنابراین عزادار پس از مدتی که از سکوتش در مرتبه سوم می گذرد و مجهولات و پرسش هایش به اوج می رسد و او را تحت فشار قرار می دهد به سراغ خداوند تبارک و تعالی که خالق محمد و آل محمد است و نیز به سراغ خود حضرات معصومین (ع) می رود و از آنها استمداد می کند تا او را به معرفت جدید برسانند و عطش او را برطرف نمایند.
    او پس از جستجوی صادقانه و با پرهیز از تنبلی و کسالت و تلاش پیگیر و نیز مشورت با اهل علم و دانش به ویژه روحانیت و علمای دین که آشناترین مردم به خدا و دین خدا و معصومین (ع) هستند و خود مراتب چهارم و پنجم را طی کرده اند به منابع معرفتی و اطلاعاتی مهمی دست می یابد.
    ? اقدام علیه دشمنان دین و اهل بیت (ع)، پنجمین مرتبه عزاداری
    عزادار در این مرتبه که مرتبه کامل شده همان مرتبه چهارم است، از صفای باطن بالاتر و معرفتی عمیق تر برخوردار است.
    در این مرتبه عزادار حقیقی که در سایه معرفت بالاتری که تحصیل کرده است به مودت نسبت به اهل بیت (ع) و نیز به حس انتقام نسبت به دشمنان آنها دست یافته است، بیشتر به عمل روی می آورد عملی که زاییده مودت و مبتنی بر عقیده و بینش عمیق و الهی است.
    عزادار حقیقی است که اگر برای مصیبت عظیمی که بر امام حسین (ع) وارد شده است گریه و ناله سر می دهد در برابر مصیبت اعظم بیشتر عزادار است.
    رسول اکرم (ص) فرمودند: "ان لقتل الحسین (ع) حراره فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا"، به درستی که برای قتل حسین (ع) حرارتی در دل های مومنان است که هرگز سرد نمی شود.
    عزادار حقیقی اگر از کشته شدن حضرت و اصحابش (ع) که مصیبت عظیم است، آتش و حرارتی سردنشدنی در دل دارد، از کنار گذاشته شدن حضرت از مقامی که خداوند برای او ترتیب داده بود به مراتب بیشتر می سوزد، زیرا در وجود او نفقه و روح حسینی قرار دارد.
    او فرزند حقیقی سیدالشهداء (ع) است که خداوند او را ولی دم آن حضرت قرار داده است، در دل او آتش کینه و انتقامی هست که هرگز خاموش نمی شود و همین آتش کینه مقدس از دشمنان خدا و انسانیت است که او را به مرتبه پنجم عزاداری یعنی مرتبه عملیاتی شدن و جهاد و مبارزه با دشمنان حسین وارد می سازد.
    دعای او در این مرحله همان طور که در زیارت عاشورا و سایر زیارات به او تعلیم شده است، این است که "از خدایی که تو را گرامی داشت و مرا هم به وسیله تو گرامی داشت، می خواهم که خون خواهی تو را همراه امام منصور از اهل بیت محمد (ص) روزی من گرداند.
    مرتبه پنجم مرتبه عملیات شدن و اقدام علیه دشمنان دین و اهل بیت (ع) و عاملین مصیبت اعظم است به عبادت دیگر این مرتبه لازم فهم درست از مصیبت اعظم است مصیبت اعظم هیچ عکس العملی جز جهاد و مبارزه نمی مطلبد.

    منبع: برگرفته از کتاب عزادار حقیقی، نوشته محمد شجاعی / سایت آفتاب/


  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: علی
    شنبه 87/10/14 ساعت 1:56 عصر

    یا((الله))(ج)...یا ائمة الهدی(س)...
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و النصر فان حزب الله هم الغالبون فان حزب الله هم المفلحون...
    السلام علیکم و رحمة الله و برکاته...


    واقعه و حوادث غزه و حملات وحشیانه اخیر صهیونیست ها به نوار غزه و خان یونس و دیگر مناطق فلسطینی و هولوکاست 2009 فرصت مناسبی است که به رویه عده ای مسلمان نما و چه در داخل و چه در خارج از کشور بپردازیم...


    به اندازه کافی و وافی تحلیل هایی در زمینه استراتژی منفعلانه اکثر دولت های عربی خائن توسط کارشناسان صورت گرفته است اما آنچه که در این میان بدان کمتر اشاره شده یا بهتر بگوئیم آنچنان مورد توجه قرار نگرفته شده این است که آنان که در داخل کشور ما سالها دم از حقوق بشر و دموکراسی و مدنیت و گفتگوی تمدن ها و آزادی میزدند حالا لال شده اند و دیگر صدایی از آنان شنیده نمیشود...هرچند گروهک ضاله و منحله ضاله به عنوان افراطیون دوم خردادی طی یک بیانیه جنبش های فلسطینی که برای نجات ملت فلسطین تلاش میکنند و بیشترین هزینه نیز در این راه متحمل میشوند تروریستی خوانده است و روزنامه کارگزارن که ارگان خبرپراکنی(بخوانید لجن پراکنی)حزب لیبرال منش کارگزارن سازندگی است به چاپ این بیانیه اقدام کرد و نشان داد که گروه های دوم خردادی و متحدان آنان تیغه های یک قیچی هستند درست است که گاهی از هم جدا میشوند ولی دقیقاً برای بریدن هرچیزی با هم توافق دارند...!!! البته الحمد لله طبق قانون مطبوعات با این روزنامه که سابقه جسارت فراوانی نیز داشته است برخورد و توقیف شد(حامیان کارگزارن سازندگی را که بخوبی میشناسید...؟؟؟جه جوابی در مورد این حرکت غلامان خویش دارند...؟؟؟!!!)...فلذا موضوعی که در این جریانات قابل تامل است دیگر جبهه گیری های سران این دوم خردادی است...خاتمی(که با موشه کاتسف یا هما موشه دایان در مراسم تدفین پاپ ژان پل دوم در واتیکان دست داد و شوخی کرد)برخورد رژیم صهیونیستی را در لفافه محکوم کرد و گفت بسیار متاسف است...البته تاسف ایشان بیشتر بخاطر این است که زحمت بسیاری کشیدند که گفتگوی تمدن ها جنگ تمدن ها نشود...!!!اما موضع ذلیلانه ایشان در زمان ریاست جمهوری در برار دول استکباری باعث خوشحالی اپیک و سران این دولت های خونخوار گشت هنوز در یادها باقیست(باقی توطئه های دوم خردادی ها برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی که بماند 8 سال چه کردند و بعد آن چه ها بماند...!!!)...!!!البته هنوز مشخص نیست شیرین عبادی که روزی داد میزد حقوق زنان در ایران به علت اینکه نمیتوانند لخت بیرون بروند مورد تعرض است چگونه به خاک و خون کشیدن کودکان فلسطینی را نمیبند...؟؟؟!!!احتمالاً ایشان بجای اینکه در ریسور خود شبکه های آنچنانی رو ببندد شبکه های خبری انعکاس دهنده مسایل غزه را بسته است...!!!الباقی منافقان داخلی نیز گه گاهی از سر ناچاری میگویند بسیار اسف بار است...بسیار ناراحت کننده است...معین در یک مصاحبه گفته است:دیدن جنازه ها مشمئز کننده است...!!!خاتمی برادر هم که در روز مناظره با حجة الاسلام روانبخش دلش برای امریکا بسیار تنگولیده بود و بسیار دوست میداشت تا آزادی باشد...!!!و بگوید نگوئید رژیم نامشروع صهیونیستی بگوئید کشور جمهوری لیبرال اسرائیل اندک توجهات خویش را به این موضوع از دست نداد و گفت ما نیازی به جنگ و محکوم کردن دیگران نداریم نباید که با هرکسی جنگید...!!!سوال اینجاست آیا نظام مقدس جمهوری اسلامی(با توجه به قانون اساسی اسلامی)به جز مبارزه با جبارین و ظالمان چه برنامه ای داشته که ایشان اینقدر ناراحت است...!!!؟؟؟!!!بقیه هم که دنبال لانه موش هستند که خدای ناکرده نظری ندهند که اربابشان ایالات متحده و دختر دیک چنی لحظه ای غمدیده شوند...!!!


    حال اینطرف از قضیه عده ای از جوانان معتقد و انقلابی ولایتمدار در اقداماتی جهادی و با توجه به پیام ولی امر مسلمین جهان نائب بر حق امام عصر(عج) امام خامنه ای(دامت برکاته) تحصنات و راهپیمایی های فراوانی بر علیه ظلم و جور فرعونیان زمانه شروع کرده اند که البته باید بیش ازین هوشیار باشند و توکل و توسل و ولایت پذیری را سرلوحه کار خویش بدانند که همینطور نیز هست...ملت های دیگر نیز با توجه به عمق فجایعای رخ داده در طول این مدت خشم خود را نسبت به سکوت جوامع بین المللی سازمان ملل متحد شورای امنیت این سازمان و دولت های خویش خصوصاً دولت های جیره خوار عرب اظهار نمودند...ملت شریف و مسلمان ایران اسلامی نیز با همان روحیه انقلابی خویش جنایات رژیم نامشروع و غاصب صهیونیستی را محکوم کردند و میکنند...اجرشان در این محرم با سید الشهدا(س) و یاران باوفایش...غزه امروز کربلاست و همه باید تکلیف خویش را مشخص کنند یا در صف یاران حسین(س) یا در صف جیرخواران یزید...؟؟؟


    جهت ریشه کن شدن این جرثومه و غده چرکین و بدخیم سرطانی 5 مرتبه ذکر شریف آیه امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء...


    فی امان الله(ج)...التماس دعای فرج مولا(عج) و سلامتی نائب بر حق ایشان...


    یا حق با حق تا حق...



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
       1   2   3   4      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • گاه می رویـم تا برسیـم‎ ...
    [عناوین آرشیوشده]