مال مایه شهوتهاست . [نهج البلاغه]
سایت خدماتی و هنری نایت اسکینابزار های وبلاگ نویسینمایشگر تاریخ به صورت فارسی
کل بازدیدها:----111377---
بازدید امروز: ----5-----
بازدید دیروز: ----5-----
هزاره

 
نویسنده: علی
سه شنبه 90/11/4 ساعت 12:7 عصر
با آرزوی اینکه هرگز در زندگی دچار احساس " بی تلاطم " نگردید،که تلاطم
                                                                                            اگرچه دردناک است اما نبض زندگی است
احساس آدمی را نه سر اغازی است و نه سرانجامی
گاه چون کوهی است  مغرور
که می توان  بر بلندای ان به
 تماشای زندگی نشست
 و
گاه دره ای است سرشار از سکوت
که پژواک روحت
 در زلال چشمه های ان نقاشی می شود
وتو چه خواهی کرد........
 با جذر و مد وحشی این احساس
.......
در مقابل طلوع احساست
چه خواهی کرد!!
وقتی، ترانه محبت 
بر عمق جانت چنگ میا ندازد
 و شوق را از لا به لای
تارو پودت باز می خواند
براستی .........
چه خواهی کرد با
جذر و مد های وحشی این احساس
وقتی در چنگال  آن اسیری
و ترا گریز گاهی نیست
جز تن دادن به  سفری بی مرز
میان اشک و لبخند
چه خواهی کرد  در ان شامگاه مه الود
 که سر پنجه روزگار
سرزمین وجودت را شخم می زند
و از ان همه
تپه های  شاد و دره  های آه
جز پیکر بیجان بیابان
اثری بر جای نمی ماند  
چگونه همسفر خواهی شد
با    احساسی "بی تلاطم "
در جاده های ناشناخته زندگی
*
احساس بی تلاطم استعاره ای است از flat affect که فرد دچار یکنواختی احساس و عاطفه میگردد و شادی و غم مفهوم خود را از دست می دهد


  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • گاه می رویـم تا برسیـم‎ ...
    [عناوین آرشیوشده]