با آرزوی اینکه هرگز در زندگی دچار احساس " بی تلاطم " نگردید،که تلاطم
اگرچه دردناک است اما نبض زندگی است
احساس آدمی را نه سر اغازی است و نه سرانجامی
گاه چون کوهی است مغرور
که می توان بر بلندای ان به
تماشای زندگی نشست
و
گاه دره ای است سرشار از سکوت
که پژواک روحت
در زلال چشمه های ان نقاشی می شود
وتو چه خواهی کرد........
با جذر و مد وحشی این احساس
.......
در مقابل طلوع احساست
چه خواهی کرد!!
وقتی، ترانه محبت
بر عمق جانت چنگ میا ندازد
و شوق را از لا به لای
تارو پودت باز می خواند
براستی .........
چه خواهی کرد با
جذر و مد های وحشی این احساس
وقتی در چنگال آن اسیری
و ترا گریز گاهی نیست
جز تن دادن به سفری بی مرز
میان اشک و لبخند
چه خواهی کرد در ان شامگاه مه الود
که سر پنجه روزگار
سرزمین وجودت را شخم می زند
و از ان همه
تپه های شاد و دره های آه
جز پیکر بیجان بیابان
اثری بر جای نمی ماند
چگونه همسفر خواهی شد
با احساسی "بی تلاطم "
در جاده های ناشناخته زندگی
*
احساس بی تلاطم استعاره ای است از flat affect که فرد دچار یکنواختی احساس و عاطفه میگردد و شادی و غم مفهوم خود را از دست می دهد
کلمات کلیدی :