در کتاب نخستین نوشته شده است : ای پسر آدم! رایگان یاد ده؛ همان گونه که رایگان یاد گرفتی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
سایت خدماتی و هنری نایت اسکینابزار های وبلاگ نویسینمایشگر تاریخ به صورت فارسی
کل بازدیدها:----114817---
بازدید امروز: ----8-----
بازدید دیروز: ----17-----
هزاره

 
نویسنده: علی
سه شنبه 88/10/15 ساعت 11:59 عصر

در روابط بین عاشق و معشوق همواره رسم بر این بوده که همه عشاق حتی آن ها که دلشان به کوچکی دل یک گنجشک بود و از عشق فقط عاشق شدن را بلد بودند، معشوق را فقط و فقط برای خود می خواسته اند.

همه معشوق را و نیز تمام دل او را؛ تصور این که در دل معشوق به قدر سر سوزنی جا برای کس دیگری باشد برای عاشق پذیرفتنی نیست.

فاصله و شکاف بین عشق و نفرت هم انگار از همین نقطه آغاز می شود.کافی است کسی که دوستش می داری و عاشقش هستی ذره ای از دلش را پیش کس دیگری جا گذاشته باشد. و این به معنای شروع دوری و نفرت در عالم انسانی خواهد بود.

بلکه در عوالم دیگر هم گنجشکی ناز همسر می کشید و هر چه از ابراز عشق و عاطفه بلد بود به کار می بست، گنجشک خانم بیشتر از او دور می شد. کار تا آنجا پیش رفت که گنجشک عاشق وعده حمل کاخ سلیمان را با نوکش و انداختن آن در میان دریا به همسرش داد.

و حضرت سلیمان شاهد این ناز و عشوه بود. سلیمان از گنجشک علت دوری اش را پرسید و این که چرا از عاشقش دوری می کند! گنجشک خانم گفت: اى پیامبر خدا! او عاشق من نیست و  صرفاً ادّعاى عاشقی مى کند، چون غیر از من دیگرى را هم دوست دارد.

این واقعه گذشت و چهل روز حضرت سلیمان را ندیدند. در این مدت متاثر و گریان بود و عاجزانه از خداوند تقاضا می کرد که دلش را پر از مهر خود کند و مهر دیگران را از دلش بیرون نماید.

 

Never stop smiling
No matter how strange life is
Life is not always the party we expected to be
But as long as we are here, we should smile and be grateful



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • گاه می رویـم تا برسیـم‎ ...
    [عناوین آرشیوشده]